-آيا ممكن است روزي آب درياها نابود گردد؟
(0)
-2- «شيخ» و «آخوند» به چه معناست ؟
3- چرا سمتهاي كليدي را به شيخها مي دهند ؟(0)
-مـي دانـيـم آزمايش براي اين است كه اشخاص يا چيزهاي مبهم و ناشناخته را بشناسيم واز ميزان جهل و ناداني خود بكاهيم خوب خداوندي كه با علم بي پايانش از اسرار همه چيز و همه كس آگاه است چرا امتحان مي كند مگر چيزي بر او مخفي است ؟(0)
-اگر آزمايش الهي براي پرورش است انبياء كه انسانهاي كامل هستند چرا آزمايش مي شوند ؟(0)
-بهترين راه براي موفقيت در آزمايش هاي الهي چه چيزي است ؟(0)
-خـداونـد در قرآن مجيد مي فرمايد : آن كس كه مرگ و حيات را آفريد تا شما رابيازمايد كه كدام يك از شما بهتر عمل مي كنيد .
(1) در ايـنـجـا سوال پيش مي آيد :تنها كسي نياز به امتحان دارد كه از وضع و سرانجام كار آگاه نـبـاشـد ; خداوندي كه آشكار و پنهان براي او يكسان است و چيزي در آسمان و زمين بر او مخفي نيست چه نيازي به امتحان بندگان خود دارد ؟(0)
-لطفاً جهت آشنايي بيشتر باآستان قدس وخدمات اين دستگاه مبارك اطلاعاتي كه ميتواند دراين خصوص مراكمك كند برايم ارسال فرماييد(0)
-در قرآن اشاره به آسمانها و زمينهاي هفتگانه شده منظور چيست ؟(0)
-شـهب پيش از اسلام بود با آنكه از آيه قرآن معلوم مي شود كه در عهد پيغمبر صلي اللّه عليه و آله و سلم تازه ظهور كرد براي راندن شياطين و ابطال كهانت ؟(0)
-شهب چه ارتباط با كهانت و منع شنيدن صوت از اهل آسمان دارد ؟(0)
-آيا ممكن است روزي آب درياها نابود گردد؟
(0)
-2- «شيخ» و «آخوند» به چه معناست ؟
3- چرا سمتهاي كليدي را به شيخها مي دهند ؟(0)
-مـي دانـيـم آزمايش براي اين است كه اشخاص يا چيزهاي مبهم و ناشناخته را بشناسيم واز ميزان جهل و ناداني خود بكاهيم خوب خداوندي كه با علم بي پايانش از اسرار همه چيز و همه كس آگاه است چرا امتحان مي كند مگر چيزي بر او مخفي است ؟(0)
-اگر آزمايش الهي براي پرورش است انبياء كه انسانهاي كامل هستند چرا آزمايش مي شوند ؟(0)
-بهترين راه براي موفقيت در آزمايش هاي الهي چه چيزي است ؟(0)
-خـداونـد در قرآن مجيد مي فرمايد : آن كس كه مرگ و حيات را آفريد تا شما رابيازمايد كه كدام يك از شما بهتر عمل مي كنيد .
(1) در ايـنـجـا سوال پيش مي آيد :تنها كسي نياز به امتحان دارد كه از وضع و سرانجام كار آگاه نـبـاشـد ; خداوندي كه آشكار و پنهان براي او يكسان است و چيزي در آسمان و زمين بر او مخفي نيست چه نيازي به امتحان بندگان خود دارد ؟(0)
-لطفاً جهت آشنايي بيشتر باآستان قدس وخدمات اين دستگاه مبارك اطلاعاتي كه ميتواند دراين خصوص مراكمك كند برايم ارسال فرماييد(0)
-در قرآن اشاره به آسمانها و زمينهاي هفتگانه شده منظور چيست ؟(0)
-شـهب پيش از اسلام بود با آنكه از آيه قرآن معلوم مي شود كه در عهد پيغمبر صلي اللّه عليه و آله و سلم تازه ظهور كرد براي راندن شياطين و ابطال كهانت ؟(0)
-شهب چه ارتباط با كهانت و منع شنيدن صوت از اهل آسمان دارد ؟(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:51846 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:7

داستان ضربت معروف حضرت علي (ع) بر عمرو بن عبدود در جنگ خندق و مبارزه آندو چيست؟

عمرو در يكي از روزهاي جنگ، براي نبرد تن به تن آماده شد، لباس رزم در بر پوشيد و از نقطه باريكي از خندق كه از تير رس سپاهيان اسلام نسبتاً دور بود با اسب خود، به جانب ديگر خندق پرش كرد، و در برابر لشكر اسلام حاضر شد.



او مغزش از غرور خاصي لبريز بود، و سابقه زيادي در جنگ داشت جلو آمد و مبارز طلبيد، صداي خود را بلند كرد و نعره برآورد.



طنين فرياد «هل من مبارز» او در ميدان جنگ احزاب پيچيد، و چون كسي از مسلمانان آماده مقابله با او نشد جسورتر گشت، و عقائد مسلمين را به سخريه كشيد و گفت شما كه مي​گوئيد كشتگانتان در بهشت هستند و مقتولين ما در دوزخ، آيا يكي از شما نيست كه من او را به بهشت بفرستم يا او مرا به دوزخ اعزام كند؟!



در اينجا پيامبر(ص) فرمان داد يكنفر برخيزد و شر اين مرد را از شر مسلمانان كم كند، اما هيچكس جز علي بن ابيطالب(ع) آماده اين جنگ نشد. پيامبر(ص) به او فرمود اين عمرو بن عبدود است، علي(ع) عرض كرد من آماده​ام هر چند عمرو باشد.



پيامبر(ص) به او فرمود نزديك بيا، عمامه بر سرش پيچيد و شمشير مخصوصش ذوالفقار را به او بخشيد، و براي او دعا كرد «خداونداً او را از پيش رو و پشت سر و از راست و چپ، و از بالا و پائين حفظ كن». علي(ع) به سرعت به وسط ميدان آمد.



و در اينجا بود كه پيامبر جمله معروف «بَرَزَالْايمانُ كُلُهٌ اِلي الْشِرْكِ كُلهِ» را فرمود.



امير مؤمنان علي(ع) نخست او را دعوت به اسلام كرد، او نپذيرفت، سپس دعوت به ترك ميدان نمود، از آن هم ابا كرد و اين را براي خود ننگ و عار دانست، سومين پيشنهادش اين بود كه از مركب پياده شود و جنگ تن به تن به صورت پياده انجام گيرد.



عمرو خشمگين شد و گفت من باور نمي​كردم كسي از عرب چنين پيشنهادي به من كند، از اسب پياده شد و با شمشير خود ضربه​اي بر سر علي(ع) فرود آورد، اما امير مؤمنان(ع) با چابكي مخصوص بوسيله سپر آن را دفع كرد، ولي شمشير از سپر گذشت و سر علي(ع) را آزرده ساخت.



در اينجا علي(ع) از روش خاصي استفاده نمود، فرمود تو مرد قهرمان عرب هستي و من با تو جنگ تن به تن دارم، اينها كه پشت سر تو هستند براي چه آمده​اند، و تا عمرو نگاهي به پشت سر كرد، علي(ع) شمشير را در ساق پاي او جاي داد، اينجا بود كه قامت رشيد «عمرو» به روي زمين در غلطيد، گرد و غباري سخت فضاي معركه را فراگرفته بود، جمعي از منافقان فكر مي​كردند علي(ع) به دست عمرو كشته شد، اما هنگامي كه صداي تكبير را شنيدند پيروزي علي(ع) مسجل گشت، ناگهان علي(ع) را ديدند در حالي كه خون از سرش مي​چكيد آرام آرام به سوي لشگرگاه باز مي​گردد و لبخند پيروزي بر لب دارد، و پيكر «عمرو» بي سر در گوشه​اي از ميدان افتاده بود.








قصه هاي قرآن


حضرت آيت الله مكارم شيرازي

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.